ایراد کار NFTها در کجاست؟

19 مهر 1401 ایراد کار NFTها در کجاست؟

روابط عمومی شرکت ایدکو (توزیع‌کننده‌ی محصولات کسپرسکی در ایران)؛ پیشتر در مقاله‌ای به ایراد کار بلاک‌چین‌ها و ارزهای دیجیتال پرداختیم؛ مقاله‌ای که در آن مشخص شد رمزارزها اصلاً ارز نیستند و در عوض تنها توانسته‌اند (بعد از وال‌استریت) در ساخت بزرگ‌ترین و در دسترس‌ترین کازینوی جهان موفق باشند! مقاله را با این جمله که «بلا‌ک‌چین راهکاری است در جست‌وجوی مشکل» تمام کردیم که بسیاری از مشتاقان و طرفداران را عصبانی کرد. مطمئنیم که استدلال‌های متقابل حول محور اتریوم –بلاک‌چین دیگری که چند باری در مقاله مذکور بدان اشاره کردیم اما در مقاله حاضر قصد داری مبسوط بدان بپردازیم- می‌چرخد. اتریوم در مقایسه با بیت‌کوین پیشرفت‌های مفهومیِ بیشتری ارائه داده است و از انواع مختلفی از اپ‌های جدید با محوریت چیزی که بدان «کنتراکت‌های هوشمند» می‌گویند برخوردار می‌باشد. این اپ‌ها عبارتند از سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز (DAOs) و توکن‌های غیرقابل‌تعویض (NFTs). بنابراین باری دیگر نیاز است پیش از اینکه بتوانیم حتی ماهیت این فناوری را مد نظر قرار دهیم تعمقی داشته باشیم بر ابعاد فنی آن.

ورود اتر

در سال 2013، ویتالیک بوترین –یک طرفدار جوان بیت‌کوین- طراحی مخصوص خود را برای رمزارز منتشر کرد. او باور داشت قرار نیست بلاک‌چین فقط باید حاوی صرفِ سوابق تراکنش باشد و به این فکر افتاده بود که در آن کد نیز جاگذاری کند. اتریوم همچنان از وایر کردنِ «ارز» اصلی خود (اتر) از یک حساب به حساب دیگر پشتیبانی می‌کند، اما تنها به این محدود نمی‌شود. در عوض، شرکت‌کنندگان در شبکه می‌توانند برنامه‌هایی بنویسند (قراردادهای هوشمند)، آنها را در زنجیره بلوکی ذخیره نموده و کاری کنند که با عملکردهایی که در معرض نمایش قرار می‌دهند افراد دیگر هم بتوانند تعامل داشته باشند.

این پیشرفت ماهیت بلاک چین را تغییر داد. مفهوم کارمزد تراکنش (که اکنون "gas" نامیده می‌شود) برای این پارادایم جدید بازسازی شد و کاربران اکنون به ازای هر دستور اجرا شده کارمزدی می‌پردازند. مشارکت‌کنندگان شبکه نه تنها تراکنش‌ها را مانند گذشته تأیید می‌کنند، بلکه کد قرارداد را برای محاسبه و ذخیره وضعیت جدید آن پس از اجرای قابلیت درخواستی اجرا می‌کنند. این باعث می‌شود کاربران اتریوم به «ماشین مجازی اتریوم» مراجعه کنند؛ ماشینی که متا رایانه‌ای را تداعی می‌کند که ظاهراً از سیستم کلی پدید آمده است.  به لطف این مفهوم، اتریوم انتظار دارد با چارچوب داخلی برنامه‌نویسی توزیع‌شده و در عین حال غیرقابل اعتماد، انقلابی را در نگرش ما نسبت به محاسبات ایجاد کند. ایده اصلی این است که وقتی بیت‌کوین به دنبال صنعت بانکداری رفت، در واقع سودای جاه طلبی در سر نداشت. از این‌ها گذشته، بسیاری از صنایع دیگر مملو از واسطه‌ها و طرف‌های مورد اعتماد هستند که می‌توان آن‌ها را با یک قرارداد هوشمند به دقت فکر شده جایگزین کرد: شرکت‌های بیمه، سیستم‌های تحویل بسته‌ها، حتی شاید روزی برسد که به دولت‌ها هم فکر کنیم!

قراردادهای هوشمند (برنامه‌هایی ضعیف هستند)

الگوی بسیار آزاردهنده‌ای که ممکن است تا به حال متوجهش شده باشید، فراوانی بیش از حد اصطلاحات مخصوص دامنه است. دنیای ارزهای دیجیتال کپیِ صنعت مالی است و آنچه را که در پس زبان تأثیرگذارش انجام می‌دهد مبهم می‌کند – به گمان ما این تلاشی است برای منصرف کردن مردم از بررسی فعالیت‌هایی که انجام می‌دهد.

نمونه موردی: قراردادهای هوشمند، که فرض می‌کنیم به دلیل تداعی‌های بسیار اطمینان‌بخش در دنیای واقعی است که چنین نامی برایشان گذاشته‌اند. قراردادها به عنوان چیزی امن تلقی می‌شوند، بنابراین طبیعی است که وقتی هوشمند شوند دیگر خطاپذیری ندارند. اما متأسفانه نامگذاری قراردادهای هوشمند اشتباه بوده است. دلیل اول اینکه آنها فقط می‌توانند به اندازه برنامه‌نویسانشان باهوش باشند و حال سنجش این میزان هوش را به خد خوانندگان این مقاله می‌سپاریم. دلیل دوم: گرچه آنها الزام‌آور هستند (به دلیل این واقعیت که عملیات بلاک چین غیرقابل برگشت است)، اما هیچیک از تضمین‌هایی را که به طور سنتی با قراردادهای دنیای واقعی مرتبط است، ارائه نمی‌دهند.

چنانچه روح قرارداد نقض شود، یا اگر معلوم شود که واقعاً توانایی انجام قرارداد را نداشته‌اید (مثلاً اگر خردسال هستید)، یا اگر از همان اول قرارداد مشکل قانونی داشته هیچ دادگاه قانونی رمزنگاری وجود ندارد که بتوانید به آن اعتراض کنید. به قراردادهای هوشمند همچنین dApps نیز می‌گویند (به معنای اپ‌های غیرمترمکز) که به نظر ما شاید واژه‌ی بهتری باشد.  معتقدان اتریوم به طور سیستماتیک هرگونه اعتراض به ماهیت و مزایای قراردادهای هوشمند را با عبارت Сode is Law رد می‌کنند. "کد قانون است" این ایده را به همراه دارد که از آنجایی که یک قرارداد هوشمند از کد ساخته شده است، فرصتی برای دوگانگی وجود ندارد. هر آنچه در قرارداد باشد توسط ماشین‌های خنثی در شبکه اجرا می‌شود و مکانیسم بلاک چین تضمین‌های قوی برای عدم دستکاری در نتیجه ارائه می‌کند. تمام تعاملات با قرارداد (از طریق فراخوانی تابع) نیز به صورت عمومی در زنجیره بلوکی ثبت می‌شود و به دلیل آشکار بودن هر یک از آنها هیچ جای گله‌گذاری باقی نمی‌ماند. پس مشکل کجاست؟

یکی از مشکلات که باید برای هر کسی که حتی تجربه برنامه نویسی محدودی دارد آشکار باشد این است: تصور کنید نیاز به نوشتن کدهایی دارید که با استفاده از یک سیستم باگ بونتی درون‌سازه‌ای (هکر همه چیز را می‌گیرد[1]) و فقط می‌توانید قبل از اینکه همه در دنیا بتوانند با آن تعامل داشته باشند، آن را یک بار بنویسید. به یاد داشته باشید که هیچ داده اصلاح‌کننده‌ای در بلاکچین وجود ندارد، و در واقع بسیار بد خواهد بود اگر قراردادها پس از شروع استفاده افراد از آنها تغییر کنند.

چقدر به توانایی خود در انجام اشتباهات صفر اطمینان دارید؟ با نگاهی به مشکل از جنبه‌ای دیگر، به‌عنوان یک کاربر قرارداد هوشمند، چقدر احتمال دارد که «رضایت واقعی» را در زمانی که نیاز به انجام ممیزی کد تحت اللفظی دارد، کسب کنید؟ این به هیچ وجه تئوری نیست. آوریل گذشته، پروژه AkuDreams NFT زمانی که چندین باگ کشف شد با یک شکست قابل توجه مواجه گشت و باعث شد dApp وارد حالت بن بست شود. این باعث شد که معادل 34 میلیون دلار برای همیشه در قرارداد گیر کند، بدون اینکه هیچ کس - از جمله توسعه دهنده اصلی آن- امکان دسترسی به وجوه را داشته باشد!

بدعت برنامه‌های تغییرناپذیر

خوش‌بین‌ها می‌توانند در این مرحله فکر کنند مهم نیست چند نمونه از قراردادهای معیوب را مطرح می‌کنیم، به هر حال دلیل نمی‌شود بگوییم قراردادها نمی‌توانند به درستی اجرا شوند و این حوزه صرفاً به زمان بیشتری برای بلوغ و کسب تخصص نیاز دارد. اما استدلال ما برعکس است: با دیدن اینکه این حوزه چقدر در توسعه ایمن برنامه‌های کاربردی ساده و عینی ناتوان به نظر می‌رسد، کل ایده حرکت به سمت قراردادهای پیچیده‌تر مضحک به نظر می‌رسد. هر کسی که معتقد است کل بیمه نامه‌ها را می‌توان به dApps ترجمه کرد، یا برنامه نویسی است که مطلقاً هیچ ایده‌ای در مورد خط‌مشی بیمه ندارد، یا بیمه‌گری است که هرگز در زندگی خود یک خط کد ننوشته است (بدون در نظر گرفتن این واقعیت که بلاک‌چین‌ها به طرز سعادتمندانه‌ای از بیشتر چیزهایی که در زندگی واقعی رخ می‌دهند، مانند آتش سوزی یا تصادفات اتومبیل بی‌خبرند).

از سر وظیفه دوست داریم به شما اطلاع دهیم اگر بطور جدی به فکر مهاجرت فناوری‌های واقعی به محیط یکبار نوشتار هستید، دارید دست به دیوانگی می‌زنید. حتی بدون در نظر گرفتن تمام مشکلاتی که بلاک‌چین ها دارند (در قسمت اول این مجموعه ذکر شده است)، تاریخ به ما آموخته اشتباهات برنامه‌نویسی می‌تواند اتفاق بیفتند و خواهند افتاد و پچ‌ها یک ضرورت حیاتی برای رفع آن‌ها هستند. بدترین سناریو: ممکن است روزی یک نقص طراحی در خود Solidity کشف شود، همانطور که در گذشته در بسیاری از زبان های برنامه‌نویسی دیگر اتفاق افتاده است. آن وقت تکلیف همه قراردادهای متعهد چه می‌شود؟ این عدم انعطاف در هر سطحی آسیب‌زننده است. اگر قرار بود بلاک‌چین پیشرفتی کند یا در آن اصلاحی صورت گیرد باید تا الان انجام می‌شد. برنامه‌های معیوب را نمی‌توان پس گرفت، و تصادفات و هک‌ها را نمی‌توان بازگرداند حتی اگر به نحوی حکم دادگاه را دریافت کرده باشید. جای تعجب نیست که چنین اکوسیستم نابخشودنی - که در آن به ندرت بیش از یک کلیک با خرابی مالی فاصله دارید - همچنین زمینه مناسبی برای کلاهبرداری است (در ادامه در این مورد بیشتر توضیح خواهیم داد).

سازمان‌های خودکارِ غیرمتمرکز (DAO)

قبل از اینکه بتوانیم سراغ NFT‌ها برویم، مفهوم دیگری وجود دارد که قصد معرفی‌اش را داریم زیرا توضیح این مفهوم ما را به داستان باورنکردنی‌ای از صنعت رمزارز می‌رساند. با توجه به کشف چیستی dApps گمان نمی‌رود تصور اینکه از آن‌ها به‌عنوان نوعی از سیستم‌های حاکمیتی نیز استفاده شده‌اند، چندان سخت باشد. شما می‌توانید DAO‌ها را به عنوان قراردادهای هوشمندی در نظر بگیرید که کاربران می‌توانند وجوه را در آن جمع کنند. این قرارداد مجموعه ای از قوانین از پیش تعیین شده را تدوین می‌کند (که ممکن است به درستی اجرا شوند یا ممکن است به درستی اجرا نشوند) - مانند نحوه رای دادن در مورد استفاده از وجوه، نحوه برداشت آنها، اینکه موارد قبلی تحت چه شرایطی قابل‌انجامند و غیره. طرفداران DAO می‌گویند، طرفداران می‌گویند ‌DAO‌ها پتانسیل متحول کردن جامعه و بازتعریف ساختارهای قدرت را دارند: آنها می‌توانند مدیریت شفاف و عادلانه‌ای داشته باشند و نماد آینده‌ی نظارت جامعه باشند. اما از طرفی، به نظر ما ایده‌ی بنیادی حلِ تعاملات اجتماعی از طریق مجموعه قوانین سفت و سخت که در وجود حوزه سایبری نقش بسته از اساس غلط است.

 حتی اگر تعاملات اجتماعی قابل ترجمه به کد بودند (که اینطور نیست)، حتی اگر بتوان آنها را بدون اشکالات یا رفتارهای اضطراری مشکل‌ساز پیاده‌سازی کرد (که بعید است)، هنجارها در نوسان دائمی هستند. دنیا هر روز تغییر می‌کند. گاهی اوقات، قوانین دیروز را فقط باید شکست تا قوانین جدید روی کار بیایند.  اولین DAO در می 2016 ایجاد شد و نام ساده DAO  را رویش گذاشتند. مردم که مفتون پتانسیل درک‌شده و فرصت شرکت در این آزمایش اجتماعی منحصر به فرد شده بودند به این پروژه هجوم آوردند و در نتیجه پروژه در آن زمان حدود 150 میلیون دلار جمع‌آوری کرد. قرار بود DAO به عنوان یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر غیرمتمرکز فعالیت کند.

مردم پروژه‌ها را به اعضای DAO که هوش کسب‌وکار داشتند (و بدون شک تازه از دانشکده اقتصاد معروف ردیت فارغ‌التحصیل شده‌ بودند) محول کردند؛ کسانی که از قدرت رای خود برای حمایت و انتخاب پروژه‌ها استفاده می‌کردند. متأسفانه برای آنها، آسیب‌پذیری در یکی از قراردادهای هوشمند موجب شد مهاجم حدود یک سوم ETH مدیریت شده توسط صندوق را تخلیه کند. مقدار ارز دزدیده شده حدود 5 درصد از کل سکه‌های بلاک‌چین را نشان می‌دهد. گرچه به نظر می‌رسد این یک پرونده‌ی «آن را بپذیر چون یک قانون است» باشد اما بازیکنان بزرگ در این اکوسیستم بسیار ناراحت شده بودند از اینکه نتوانستند چیزی را که «هارد فورک[2]» نامیده می‌شود سازماندهی کنند. آنها یک کپی از بلاک‌چین ایجاد کردند که در آن تراکنش تقلبی ... هرگز اتفاق نیفتاد و در عوض شروع به استفاده از آن کردند - اساساَ واقعیت را به دو نسخه جایگزین تقسیم کردند.

همه بازیگران اصلی و همچنین توسعه‌دهندگان اتریوم رسماً به «تایم‌لاینِ هک نشده» روی آوردند و از آن زمان به استفاده از آن ادامه دادند و آن را به استاندارد واقعی تبدیل کردند. نسخه دیگر که متعاقباً Ethereum Classic نامگذاری شد، به عنوان یک ارز دیجیتال درجه سه به قدری زیست متمرکز دارد که در سال 2019 یک حمله 51 درصدی اتفاق افتاد.  این داستان افسانه‌ی یک اکوسیستمِ برابری‌طلب و غیرمتمرکز را نابود می‌کند. اگر به مبارزه پیوستید و مورد کلاهبرداری قرار گرفتید، اشتباه نکنید: بلاک‌چین برای شما تغییر ناپذیر خواهد بود. اما هنگامی موضع نخبگان در معرض تهدید قرار گرفت، هر تلاشی می‌شود تا قدرت مالی و سیاسی‌شان در سیستم نجات داده شود و حفظ گردد.  

و در آخر- تعریف توکن‌های غیرقابل‌تعویض

حال با کلی تاریخچه پشت سر آماده‌ایم تا توضیح دهیم NFT ها چه هستند. از آنجایی که در سطح مفهومی پیچیده هستند، باید از چندین زاویه تعریف شوند. از جنبه عملی، NFT گواهی مالکیتی است که در یک بلاک‌چین ثبت شده. شاید بهتر باشد آن را به تراشه‌های کازینو تشبیه کنیم: اگر تراشه را در دست داشته باشید مالک هر چیزی هستید که مربوط به آن است، اما در صورت یافتن خریدار آزاد هستید که آن را ببخشید یا بفروشید. از نظر فنی، این یک قرارداد هوشمند است که یک یا چند مورد از آن تراشه‌ها («توکن‌ها») را در خود جای می‌دهد - نوعی فهرست صفحه‌گسترده که مالک هر یک از آن‌ها است و عملکردهایی که انتقال آن‌ها را انجام می‌دهند.

قرارداد هوشمند معمولاً لینک‌هایی را نگه می‌دارد که به منابع مربوط به هر توکن اشاره می‌کند - زیرا ذخیره خود منبع در بلاک‌چین بسیار گران است. در بدترین حالت، این لینک می‌تواند یک HTTPS ساده باشد، و به همین دلیل در معرض پوسیدگی لینک‌ها قرار می‌گیرد (یعنی در چند سال آینده ممکن است URL به هیچ اشاره‌ای نداشته باشد، زیرا نام دامنه منقضی شده یا تغییر کرده است). رویکردی بهینه‌تر استفاده از پیوند IPFS است - اما این نیز بی‌خطر نیست. و بدیهی است که باید به کسی که فضای ذخیره‌سازی را کنترل می‌کند اعتماد کنید تا پس از فروش، چیزی را که در انتهای دیگر است با موردی جعلی عوض نکند!

ممکن با شک بپرسید:"صبر کن، همین؟" بله فقط همین و بس. داشتن یک توکن غیر قابل‌تعویض فقط به این معنی است که یک قرارداد هوشمند، در جایی، در حالتی قرار دارد که می‌گوید: «فلان شخصمالک تراشه با شناسه 0x12345 است». هر حق و حقوقی که از این مالکیت به دست می‌آورید متفاوت است. توکن‌ها می‌توانند توسط برنامه‌های کاربردی دیگر مورد استفاده قرار گیرند: توسعه‌دهنده می‌تواند برنامه پیام‌رسانی فوری ایجاد کند که در آن تنها در صورت داشتن رمز خاصی می‌توانید به کانال‌های خاصی دسترسی داشته باشید. یا شاید فقط در صورتی بتوانید با یک dApp معین تعامل داشته باشید که یک توکن خاص در اختیارتان باشد. برخی از کاربردها صرفاً ساختارهای اجتماعی هستند: یک هنرمند ممکن است با موافقت بالادست‌ها dApp ایجاد کند که هر توکن نشان‌دهنده یک اثر هنری خاص است و مالکیت توکن برابر با مالکیت فایل مرتبط می‌باشد. درست همینجاست که این پرسش جنجال‌برانگیز در مورد ان‌اف‌تی‌ها بوجود می‌آید:

مالکیت دیجیتال به چه معناست؟

ایده مالکیت کالاهای دیجیتال قبل از ظهور NFT وجود داشت. گیمرها سال‌هاست که درخواست دارند MMORPG‌ها به S Tier مجهز شوند تا آن‌ها بتوانند ضمن استفاده از آن ارز نیز از آن استخراج نمایند (با آسان‌تر کشته شدن هیولاها). با این حال، می توان استدلال کرد که آنها واقعاً مالک آن اشیاء درون‌گیمی نیستند، زیرا آنها فقط حکم ورودیِ پایگاه داده برخی از توسعه‌دهندگان بازی را دارند. به لحاظ تئوریک، این آیتم می‌تواند هر زمان که بخواهید حذف شود - و در واقع قرار است روزی که بازی متوقف شود و سرورهای آن خاموش شوند، حذف گردد. از نظر حامیان NFT، این دلیل بسیار خوبی برای انتقال این اطلاعات مالکیت به بلاک‌چین است، جایی که از تصمیمات خودسرانه در امان خواهد بود (به شرطی که قرارداد هوشمند نه بک‌در شده باشند و نه مملو از باگ باشند). اگر توسعه‌دهنده بازی بگوید از این به بعد نمی‌توانید از آن استفاده کنید، یا اگر بازی مربوطه دیگر وجود نداشته باشد، صدها شمشیر با پشتوانه بلاک‌چین به چه درد شما خواهد خورد؟!

حقیقت تلخ‌تر اینکه در واقع هیچ مفهومی از مالکیت صرفاً در حوزه دیجیتال وجود ندارد و هرگز نمی‌تواند وجود داشته باشد. این چیزی است که بقیه صنعت نرم افزار مدت‌ها پیش بدان پی برده. هنگامی که برنامه‌ای را به صورت آنلاین خریداری می‌کنید، آنچه دستتان را می‌گیرد مجوزی است که به شما حقوق خاصی مانند استفاده از نرم افزار می‌دهد. اما شما مالک آن نیستید؛ این برنامه، مالکیت معنوی توسعه‌دهنده آن باقی می‌ماند. برعکس، هیچ مفهومی از سرقت در حوزه دیجیتال وجود ندارد ("سرقت عبارت است از گرفتن دارایی شخصی شخص دیگر به قصد محروم کردن آن شخص از استفاده از دارایی خود")، که در آن همه چیز "اطلاعات"است. از نظر قانونی، من نمی‌توانم اطلاعات شما را بدزدم زیرا بعداً از آن اطلاعات محروم نخواهید شد. من فقط می‌توانم بدون مجوز به آن دسترسی داشته باشم یا آن را تکرار کنم.

برای همین است که نرم‌افزارهای پایرت‌شده همیشه تحت اتهامات نقض حق نسخه‌برداری در مقایسه با هر چیز مرتبط با سرقت مورد محاکمه قرار می‌گیرند. اگر چیزی را در زندگی واقعی می‌خرید (مثلاً یک باگت)، به چالش کشیدن مالکیت خود بسیار دشوار است. دلیلش این نیست که می‌توانید با افتخار قبض نانوایی را روی صورت فرد مخالف تکان دهید. به این دلیل است که باگت را محکم و در عین حال به آرامی در آغوش خود می‌گیرید (همانطور که باید) و می‌گویید "ببین، اینجاست، من آن را دارم، پس مال من است". پیام اصلی این است که نان باگت، به عنوان یک شی مادی، منحصر به فرد است (باگت های زیادی وجود دارد، اما تنها یکی از آن‌ها این باگت است)، و اینکه نشان دهید آن چیز تحت کنترل شماست به اندازه کافی مدرکی است که ثابت می‌کند شما صاحب آن هستید. اشیاء دیجیتال، به دلیل ماهیت آنها به عنوان دنباله‌ای از بیت‌ها که چندین بار در روز در فرآیند استفاده مورد نظر خود کپی می‌شوند، این ویژگی را ندارند.

راه حل فضای NFT برای نامگذاری آن‌ها با شماره سریال این واقعیت اساسی را تغییر نمی‌دهد. اما صبر کنید؛ شاید بگویید دارایی‌های انتزاعی‌تری هم وجود دارد که نمی‌توان براحتی مالکیت‌شان را ثابت کرد.  به عنوان مثال، یک قطعه زمین را در نظر بگیرید: صرفاً اشغال آن باعث نمی‌شود شما مالک واقعی آن شوید. برای نشان دادن حقوق مالکیت خود، باید سندی را نشان دهید که ممکن است در یک بلاک‌چین ذخیره شده باشد، جایی که عمومی، تأیید شده و غیرقابل سانسور باشد. شاید چیزی که برای ان‌اف‌تی‌ها یک استدلال قوی به نظر می‌رسد برای آن‌ها مهم نباشد.

تصور کنید زمین می‌خرید و اسناد در بلاک چین اتریوم ذخیره می‌شود. شما به خانه جدیدتان می‌رسید، اما من از قبل روی کاناپه نشسته‌ام (با لباس حمام). "این خانه من است، من آن را خریدم!" شما اعتراض نموده و به قرارداد هوشمند مربوطه اشاره می‌کنید. اما من پاسخ می‌دهم: «خب، من هم آن را خریدم»، سپس قرارداد هوشمند خود را که به همان اندازه معتبر است در بلاک چین سولانا به شما نشان می‌دهم. من همچنین اضافه می‌کنم: " اعتبار بلاک‌چین اتریوم را به رسمیت نمی‌شناسم". از اینجا به بعد اقدامات زیر را می‌توانید انجام دهید:

  •         از قلمرو من بیرون روید.
  •         منتظر باشید تا آقای بوترین جمهوری خلق اتریوم را اعلام کند (که اتفاقاً کاملاً یک الیگارشی خواهد بود)، ارتشی تشکیل دهد و حقوق مالکیت شما را در برابر من اعمال کند.
  •         ماجرا را دادگاهی کنید (که محتمل‌ترین گزینه پیش روی شما خواهد بود)

و این ما را به دو پیش نیاز مهم برای مفهوم مالکیت می‌رساند. یک: کالاهای دیجیتال نمی‌توانند مالکیت داشته باشند زیرا منحصر به فرد نیستند. دو: مالکیت کالاهای فیزیکی بدون یک مقام مرکزی (معروف به دولت) امکان پذیر نیست. نتیجه این است که NFTها که هیچ یک از این پیش نیازها را برآورده نمی‌کنند و هیچ ربطی به مالکیت ندارند.

پس NFTها چه هستند؟

شاید باورتان نشود ولی هیچ کس نمی‌داند آن‌ها واقعاً چه هستند. پس از تحمل فشار زیاد، رگولاتورها ممکن است آنها را به عنوان اوراق بهادار دسته‌بندی کنند. شرکت‌های حقوقی هشدار می دهند درصورتیکه توافق صریح با یک NFT همراه باشد، توافق ضمنی احتمالاَ فقط نمایش دارایی دیجیتال مربوطه را پوشش می‌دهد. دردناک است نه؟ خوشبین ها NFT ها را به عنوان راهی برای حمایت از هنرمندان و رهایی آنها از نگهبانی گالری‌های هنری ترسیم می‌کنند. آنها خاطرنشان می‌کنند که قراردادهای هوشمند ممکن است حاوی مقرراتی باشد که به هنرمند اصلی اجازه می‌دهد در هر فروش بعدی حق امتیاز کسب کند. نمی توان انکار کرد که تعدادی از هنرمندان پرداخت های هنگفتی از فروش NFT دریافت کرده اند، اما تصور عمومی از ظاهر بازار هنر NFT به شدت به دلیل تاثیر رسانه ای بالا و در عین حال رکوردشکنی معاملات حکایتی منحرف شده است. هنرمند کیمبرلی پارکر و یک دانشمند داده اعداد را برای ما خرد کردند و تعدادی از حقایق جالب را فاش کردند.

  •         اکثریت قریب به اتفاق (70٪) NFT های فروخته شده هرگز خریدار ثانویه‌ای پیدا نمی کنند.
  •         تنها حدود 10 درصد از NFT ها تا کنون بیش از 400 دلار به فروش می‌رسند. استفاده از مجموعه‌ها به عنوان یک محدوده به جای آثار هنری فردی، دقیقاً همان روند را نشان می‌دهد.
  •         برای یک NFT که به قیمت 100 دلار فروخته می‌شود، هزینه‌ها می‌تواند از 70٪ تا 150٪ از کل قیمت را تشکیل دهد. این بدان معناست که هنرمند در این مورد به طور متوسط ضرر می‌کند.

با نگاهی به پروژه‌هایی که بیش از حد در این فضا انجام شده‌اند، تصویری نگران‌کننده را می‌بینیم که در آن ارزش ذاتی یا هنری یک قطعه در مقایسه با توانایی فروشنده برای ایجاد هیاهو و جلب توجه رسانه‌ها بسیار کم اهمیت است. در یک پیچِ نه چندان غیرقابل پیش‌بینی، درگیر کردن اینفلوئنسرهایی مانند Logan Paul یا MrBeast در طرح‌های پمپاژ و تخلیه NFT به معنای واقعی کلمه یک استراتژی بسیار سودآور است. همچنین مشارکت افراد مشهوری مانند پاریس هیلتون یا جاستین بیبر.  اگر انجمنی برای بسیج کردن ندارید یا افراد مشهوری در چنته‌تان نیست ولی هنوز چند صد هزار دلار پول در اختیار دارید، احتمالاً می‌توانید با انجام یک خرید بی‌سابقه و منتظر ماندن از خبرگزاری‌ها برای گزارش آن، تبلیغات خود را داشته باشید.

پس واقعاً این ان‌اف‌تی‌ها چه هستند؟!

به نظر می‌رسد به بن‌بست رسیده‌ایم: NFT ها به اندازه کافی نشان‌دهنده اثبات مالکیت نیستند و مانند فناوری‌ای که بر اساس آن ساخته شده‌اند، گویا عمدتاً فقط برای افراد مشهور یا ثروتمند ثروت به ارمغان می‌آورند. متوجه شدیم که بیت‌کوین و اتر به دلیل عدم وجود محصولات واقعی که می‌توانید با آنها خرید کنید، ارز نیستند. این تئوری چنین شرح می‌دهد که NFT ها این خلاء را پر می‌کنند: ایجاد بازاری که در نهایت اجازه می‌دهد ارز در داخل اکوسیستم گردش کند. برای درک این موضوع، درک چگونگی جریان پول در سراسر جهان ارزهای دیجیتال بسیار مهم است.

اترها و بیت‌کوین‌ها در محیط‌های مربوطه خود از هیچ متولد می‌شوند و از آسمان به عنوان پاداشی بر سر استخراج‌کنندگان می‌ریزند (بخاطر حفظ زیرساخت‌های هر شبکه). اما ماینرها که موجودات فیزیکی با قبوض برای پرداخت هستند، دیر یا زود باید BTC یا ETH خود را با ارز واقعی مبادله کنند. حتی پذیرندگان اولیه که در زمان شروع کارها توانسته‌اند مقادیر قابل‌توجهی از سکه‌ها را با سرمایه‌گذاری اندک ماین کنند یا به دست آورند، انگیزه قوی برای پول نقد دارند - فقط به این دلیل که چیزی برای خرج کردن ارز دیجیتال خود ندارند.

شما نمی‌توانید کالاهای واقعی را با اتریوم یا بیت‌کوین بخرید، بنابراین راهی جز مبادله آن‌ها مثلاً با دلار وجود ندارد. اما چگونه این کار را انجام می‌دهید؟ البته پلتفرم‌های مبادله ای وجود دارد، اما آنها فقط به عنوان واسطه بین فروشندگان و خریداران عمل می‌کنند و به همان میزانی که برای هموارسازی امور ضروری است، در هر ارز پول وارد می‌کنند. اگر با 10 میلیون دلار ETH به سراغ آنها بیایید، آنها همه آن را نخواهند گرفت. اگر تقاضا برای 10 میلیون دلار در بازار وجود داشته باشد، مطمئناً فروش خود را انجام خواهید داد. در غیر این صورت، پیشنهاد تجاری شما در سیستم باقی خواهد ماند و - به شرطی که هیچ کس پیشنهادی با نرخ جذاب تری ارائه ندهد - اتریوم شما به مرور زمان با پیوستن افراد جدید به خانواده شاد اتریوم فروخته خواهد شد.

اما مطمئناً متوجه شدید ایراد اصلی این طرح کجاست نه؟ چرا کسی باید ETH یا BTC شما را بخرد و بداند که نمی‌تواند با آنها چیزی بخرد؟ آنها به ناچار باید بعداً نیز طلای سایبری خود را به دلار مبادله کنند، پس چرا آنها خود را محکوم می‌کنند گیرِ شما بمانند؟ پاسخ این است که آنها امیدوارند با فروش بالاتر از آنچه خریده اند، سود کسب کنند. یک واقعیت تلخ و بی‌رحم که در عناوین اخبار براحتی از آن می‌گذرند این است که اکوسیستم ارزهای دیجیتال عمدتاً مشکل نقدینگی دارد. فروش خیره کننده NFT به دلار گزارش می‌شود، اما به صورت اتریوم انجام می‌شود – و این قیمت دلار تبلیغ شده تا زمانی که ارز دیجیتال مبادله نشود، کاملاً تئوری باقی می ماند. اگر فقط تقاضا برای 100 مورد وجود داشته باشد، اهمیت کمی دارد که هر ETH حدود 1800 دلار (در زمان نوشتن این مقاله) فروخته شود.ارزش 10 میلیون دلار اتر شما معامله نخواهد شد.

برای جمع‌بندی: دارندگان عمده سکه نیاز فوری به پول نقد دارند، اما تنها در صورتی می‌توانند این کار را انجام دهند که گردش دائمی از افراد وارد شود و تنها دلیل منطقی که چرا مردم ارز دیجیتال را خریداری می‌کنند، هدف گمانه‌زنی است. از نظر ساختاری، جهان رمزنگاری به‌عنوان یک کل نه تنها به سفته‌بازی برای اطمینان از جریان نقدی خود متکی است، بلکه نیازی وجودی به سفته‌بازی دارد. ناگفته نماند که سفته بازان به زودی دقیقاً با همین موضوع روبرو خواهند شد و برای کسب سود به موج بعدی خریداران نیاز دارند و این جریان همینطور ادامه می‌یابد.

این یک هرم نیست، یک مخروط کم چند ضلعی است

در این بخش شاید تفسیر دوباره‌ی پدیده NFT به عنوان تبلیغات تولید شده که برای جذب این خریداران جدید حیاتی طراحی شده است وسوسه‌انگیز باشد. این قطع ارتباط آشکار بین محصولات (یعنی فایل‌های JPEG یا PNG احتمالاً وحشتناک) و قیمت بازار آنها را توضیح می‌دهد. همچنین توضیح می‌دهد که چرا دارندگان سرمایه ارزهای دیجیتال بسیار مایلند مقادیر بالایی از ارزهای دیجیتال را دور بریزند، در حالی که انتظار دارید به جای آن در جزایر دور بازنشسته شده باشند. ساده است: اگر آنها نتوانند اتر خود را نقد کنند، آن سکه‌ها ارزش یک سکه را هم نخواهند داشت. بنابراین منطقی است که آنها را به روشی دیدنی بسوزانیم که گزارش‌های خبری تولید کند و چشم‌انداز افراد ثروتمند با NFT را ایجاد کند و در نتیجه شرایطی را برای پول نقد در آینده ایجاد کند. به این معنا که قیمت‌های فروش دیوانه‌وار باعث ایجاد هیاهوی رسانه‌ای ‌شود، هیاهوی رسانه‌ای خریداران جدید را به سمت خود هدایت می‌کند و هجوم خریداران جدید، نقدینگی را برای فروشندگان ممکن می‌سازد.

بنابراین اگر به ارزهای رمزنگاری شده و NFT علاقه‌مند هستید، اشتباه است فرض کنید هر یک از اینها اجزای اصلی اکوسیستم هستند. تنها چیزی که در دنیای رمزنگاری مهم است، شرکت کنندگان جدید است. پروژه‌های NFT با توانایی‌شان در ایجاد تبلیغات کافی برای متقاعد کردن خارجی‌ها که در صورت پیوستن به آن، بازدهی باورنکردنی در سرمایه‌گذاری خواهند دید، زندگی می‌کنند – که برای آن باید اتریوم بخرند. همانطور که می‌توانید تصور کنید، چنین ساختار سمی تنها می‌تواند بدترین انگیزه‌ها را ایجاد کند و اکوسیستم را دچار کلاهبردار‌ی‌زدگی کند. هر اسکمی در این کتاب به روشی با این دنیای جدید سازگار شده، و همه آنها در واقع عملکردشان  حالت پیش فرض به خود گرفته است زیرا هیچ مقررات، حمایت از مصرف‌کننده یا امکان رجوع وجود ندارد. با ورود به بازار NFT، می توانید انتظار داشته باشید که به صورت هفتگی با موارد زیر روبرو شوید:

  •         تجارت شستشو: جایی که سازمان‌دهندگان پروژه، توکن‌های خود را در میان حساب‌های متعددی که برای افزایش قیمت‌ها و ایجاد تصور نادرست از تقاضای بالا کار می‌کنند، خریداری و معامله می‌کنند.
  •         راگ پول: بسیاری از پروژه های NFT به ارائه توکن‌ها بسنده نمی‌کنند، بلکه خود را به عنوان فرصت‌های جمع‌سپاری معرفی می کنند که در آن قرار است پول حاصل از فروش برای ایجاد محصولات یا خدمات بعدی سرمایه گذاری شود، مانند کالاها، فیلم ها، بازی های ویدیویی و غیره. DAOهای مرتبط احتمالی به شرکت کنندگان اجازه می‌دهند تا خود را در پروژه‌های مأخوذ دخیل کنند. از افرادی که در مورد صنایعی که قصد  مختل کردنشان را دارند مختل کنند ذره‌ای اطلاعات ندارند اینطور انتظار می‌رود که در بخش بودجه شکست بخورند.

همچنین می‌توانید از زاویه امنیت سایبری روی حملات حساب کنید: فیشینگ، هک قراردادهای هوشمند، بدافزارها و نقض‌های بازار. اما صبر کنید، بیایید سرقت هنری را که شیوه‌ای  قدیمی اما خوب است فراموش نکنیم، زیرا مطلقاً هیچ چیز شما را از ایجاد NFT از آثار هنری که مالک آن نیستید باز نمی‌دارد. این وضعیت به قدری رایج است که DeviantArt قابلیتی را توسعه داده که به طور خودکار نقض NFT را شناسایی می‌کند و تاکنون 80000 هشدار دریافت کرده است.

نتیجه‌گیری  

بسیار خوب، وقت آن است که پرده‌ی این نمایش ترسناک را بکشیم. زمان برد اما بالاخره رسیدیم. اکنون زمان پاسخ دادن به سوالی رسید که این مجموعه را با آن شروع کردیم. آیا باید NFT بخرید؟ نه از آنها دوری کنید. و از ارزهای دیجیتال نیز همینطور. حتی اگر احساس می‌کنید که از منظر فایده‌گرایانه می‌توانید پیامدهای بسیاری از حمایت از این اکوسیستم را نادیده بگیرید و بر سازمان‌دهی طرح ثروتمند شدن سریع خود تمرکز کنید، احتمال شکست زیاد است. ساختار محیط NFT به گونه ای است که بازیکنان برتر همیشه برتری خواهند داشت شما همیشه مثل سپر دفاعی برای آن‌ها خواهید و ترکش‌ها همیشه متوجه شما خواهد شد نه آن‌ها! این بهترین توصیه‌ایست که می‌توانیم به شما بکنیم: هر زمان که فکر کردید دارید در چیزی بزرگ شرکت می‌کنید احتمالاً عامل کوچک و خُردی هستید.

سوال بعدی: آیا NFT ها کلاهبرداری هستند؟ پاسخ به این سوال بستگی به تعریف شما دارد. آیا کازینوها کلاهبرداری هستند؟ همه بازی های آنها به گونه ای طراحی شده‌اند که نشود اسمشان را کاملاً کلاهبرداری گذاشت. اگر خوش شانس باشید، کازینوها شما را فریب نخواهند داد و به شما اجازه داده می‌شود که بسیار ثروتمندتر از زمانی که وارد شده‌اید، محل را ترک کنید. صاحبان کازینو اثبات ریاضی دارند که در طرح بزرگ چیزها همیشه در صدر قرار می گیرند. و آن‌ها می‌دانند که برای هجوم بازنده‌ها به داستان‌های موفقیت‌آمیز نیاز است. آیا این اسمش کلاهبرداری است؟ این به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید NFT را شبیه به کازینوها بدانید. تفاوت در این است که از صنعت قمار قرن بیست و یکمی که به شدت تنظیم شده بود، خارج می شوید و وارد فناوری عظیم ساخته عرب وحشی می‌شوید.  می‌دانیم که محض انتشار این مقاله غرق کلی سناریوهای عکس گفته‌های مذکور به سمتمان روانه می‌شود. دقت کنید ما نمی‌گوییم NFT ها هرگز مفید نبوده‌اند فقط اینکه زیان‌های آن از فایده‌هایش بیشتر بوده است.

توصیه نهایی ما: حرف صاحبان NFT را ذره‌ای باور نکنید. آن‌ها فقط می‌خواهند کیف پول‌های جدید به سیستم‌شان تزریق شود. پس آموختیم که اولاً ارزهای دیجیتال صرفاً ابزاری برای حدس و گمان هستند. دوم، اینکه NFTها - حتی ابزار ناب‌تری برای حدس و گمان هستند - بر اساس ارزهای دیجیتال ساخته شده‌اند تا ترافیک را از طریق آنها هدایت کنند. با این حال، این پایان قصه نیست. اصلاً چرا باید اینطور باشد؟ هنوز جا دارد این هرم بالا و بالاتر رود. بزودی در مقاله‌ای از پدیده‌ی مخرب قریب‌الوقوع دیگری به نام متاورس خواهیم گفت و آنجاست که عمیقاً می‌فهمیم رسماً گروگان گرفته شده‌ایم. همچنین مباحثه‌ای خواهیم داشت در مورد تأثیر ارزهای دیجیتال و NFT بر اقتصادهای دنیای واقعی - و همچنین پیامدهای سیاسی آنها.

 

 

[1] Hacker-takes-it-all

[2]هارد فورک ها به‌روزرسانی‌های نرم‌افزاری ناسازگار با گذشته هستند. به طور معمول، این مورد زمانی اتفاق می‌افتد که نودها قوانین جدیدی را اضافه می‎کنند که با قوانین نودهای قدیمی مغایرت داشته باشد. نودهای جدید فقط می‌توانند با کسانی که نسخه جدید را اجرا کرده‌اند ارتباط برقرار کنند. در نتیجه، بلاک چین تقسیم شده و دو شبکه جداگانه ایجاد می‌شود: یکی با قوانین قدیمی و دیگری با قوانین جدید.

منبع: کسپرسکی آنلاین (ایدکو)

کسپرسکی اسم یکی از بزرگترین شرکتهای امنیتی و سازنده آنتی ویروس است که برخی از کاربران اشتباهاً این شرکت و محصولات آنتی ویروس آن را با عناوینی نظیر کسپرسکای،کاسپرسکی، کسپراسکای، کسپراسکای، و یا کاسپراسکای نیز می‌شناسد. همچنین لازم به ذکر است مدیرعامل این شرکت نیز یوجین کسپرسکی نام دارد.

محصولات مرتبط

  • Kaspersky Internet Security for Android

    امنیت پیشرفته‌ای که همیشه همراه شماست بخش مهمی از زندگی اکثر ما اکنون روی گوشی‌ها و تبلت‌هاست- پس به امنیت موبایلی نیاز دارید که شما را همیشه امن نگه ...

    6,818,500 ریال
    خرید
  • Kaspersky Cloud Password Manager

    Kaspersky Cloud Password Manager ابزار مدیریت کلمه عبور ابری کسپرسکی (KCPM) ضمن ذخیره ایمن تمامی کلمات عبور مورد استفاده شما برای وبسایت‌ها، اپلیکیشن‌ها، و شبکه‌های اجتماعی آنها را در تمامی ...

    10,231,000 ریال
    خرید
  • Kaspersky Safe Kids

    شما می توانید بر ارتباطات اینترنتی کودکان از قبیل فعالیتهای عمومی در فیسبوک، کنترل تماسها و پیامها از طریق دستگاههای اندرویدی نظارت داشته باشید. کمک شما به کودکان بهترین راهنمایی برای آنها ...

    2,557,750 ریال10,231,000 ریال
    خرید
  • Kaspersky Small Office Security

    محافظت در حین کار Kaspersky Small Office Security به طور خاص برای سازمان‌هایی طراحی شده است که 5 تا 50 دستگاه کامپیوتر در خود جای داده‌اند. نصب آن بسیار آسان است؛ مدیریت آن ...

    6,142,500 ریال24,570,000 ریال
    خرید
  • Kaspersky Security Cloud Personal

    تمام اپ‌های امنیتیِ ما در دستانتان. به کل خانواده‌ی اپ‌های ما برای دسکتاپ و موبایل دسترسی پیدا کنید. از آنتی‌ویروس گرفته تا ابزارهای حریم خصوصی و اجرایی، هر کدام را به میل ...

    68,243,500 ریال
    خرید
  • Kaspersky Standard

    سیستم امنیتی بهبودیافته به همراه تقویت‌کننده عمکرد دستگاه طرح امنیتی استاندارد ما، نه تنها سیستم امنیتی قدرتمندی را برای انواع ویروس‌ها، بدفزارها و باج‌افزارها ارائه می‌دهد ...

    9,652,500 ریال19,305,000 ریال
    خرید
  • Kaspersky Plus

    امنیت. کارایی. حریم خصوصی. همه در یک برنامه با کاربری آسان کسپرسکی پلاس با ارائه امنیت سایبری نسل بعد، شما در برابر ویروس‌ها، باج‌افزارها و بدافزارهای جدید محافظت کند - بدون ...

    13,841,750 ریال27,683,500 ریال
    خرید
  • Kaspersky Premium

    حفاظت کامل از دستگاه ها، حریم خصوصی و هویت شما با محصول Kaspersky Premium تمام نیازهای امنیتی خود و خانواده‌تان را پوشش دهید. حفاظت پیشرفته ...

    14,807,000 ریال29,614,000 ریال
    خرید

نظر خودتان را ارسال کنید


کاربر گرامی چنانچه تمایل دارید، نقد یا نظر شما به نام خودتان در سایت ثبت شود، لطفاً وارد سایت شوید.
*نظر
کلیه حقوق مادی و معنوی این سایت محفوظ و متعلق به شرکت گسترش خدمات تجارت الکترونیک ایرانیان است و هر گونه کپی برداری از آن پیگرد قانونی دارد